پس از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، کارشناسان بسیاری ازیاد ابزارهای مالی پیچیده را علت سقوط بازارهای مالی دانسته، و طراحان آن ابزارها را که عمدتاً فیزیکدان بودهاند، سرزنش میکنند. مؤلف این کتاب که به زبان غیرفنی و شیرین تاریخچهای از نقش فیزیکدانان در تحول نظریههای مالی ارائه میکند، برعکس معتقد است فیزیک در بازارهای مالی آیندهای روشن دارد و باید بهطور مداوم مدلها و فرایندهای مالی را پالایش دهد؛ وی میگوید تحولات مدلسازی مالی در این عرصه از علوم درمان بیماری است، نه اینکه باعث آن شده باشد.
این کتاب معمای رابطهی فیزیک با مالی را شرح میدهد. توضیح میدهد چگونه فیزیکدانانی چون باشلیه، آزبورن، مندلبروت، تورپ، بلک و … سپهر مالی را توسعه میدهند. داستانی که کتاب به دنبال کشف آن است وی را از پاریس اوایل قرن بیستم به آزمایشگاههای دولت امریکا در طول جنگ جهانی دوم، و از آنجا به میزهای بازی لاس وگاس و به کمپ جوانان انقلابی در سواحل اقیانوس آرام میکشاند. شرح این سفرِ تحولی بیانگر آن است که رابطهی فیزیک و نظریههای مالی جدید، و فراتر از آن کل رشتهی اقتصاد، بسیار عمیق است.
این کتاب به ما میگوید که کوانتها (مُخهای بازار سرمایه) چگونه پای گرفتند و در آیندهی بازارهای مالی نقش خواهند داشت. شرح میدهد چرا باید به مسائل جدید فیزیک برای حل مشکلات اقتصادی مداومی که پیشروی کشورهاست، توجه کرد. مؤلف معتقد است فیزیک نحوهی تفکر ما از سیاست اقتصادی را به کلی تغییر داده است. فیزیک و مدلهای آن مسئول ناگواریهای اقتصادی جاری نیستند؛ فیزیک ابزارهایی ارائه میدهد که میتواند در بهبود وضعیت اقتصادی و مالی به ما کمک کند. اما، باید به مدلهای مالی به شیوهای بیندیشیم که فیزیکدانان مبتکر آنها به آن میاندیشند. همانطور که در علوم مهندسی دقت میکنیم تا ببینیم کدام مدلها به شکست میانجامد، در مالی نیز باید با همان دقت به مدلها نگاه کنیم. مشکل آنجا بروز میکند که نکاتی از فیزیک را در مالی به عاریت میگیریم، اما مثل فیزیکدانان فکر نمیکنیم.