Search

اقتصاد خیر و شر – از گیل گمش تا وال استریت

  1. Home
  2. »
  3. خبرها و رویدادها
  4. »
  5. اقتصاد خیر و شر – از گیل گمش تا وال استریت

زدلاچک معتقد است”اقتصاد جریان غالب” به تدریج همه رنگ و رنگ مایه‌های خود را به دنیای فن سالارانه وانهاده است که در آن سیاه و سفید حکومت می‌کند و درنمی یابد اقتصادی که امروز می‌شناسیم پدیده‌ای فرهنگی است که محصول تمدن ماست. می‌گوید در نهایت، کل اقتصاد، اقتصاد خیر و شر است.
اقتصاد خیر و شر – از گیل گمش تا وال استریت

Economics of Good and Evil

توماس زدلاچک، ترجمه احد علیقلیان

نشر فرهنگ نو، ۱۳۹۸

زدلاچک معتقد است”اقتصاد جریان غالب” به تدریج همه رنگ و رنگ مایه‌های خود را به دنیای فن سالارانه وانهاده است که در آن سیاه و سفید حکومت می‌کند و درنمی یابد اقتصادی که امروز می‌شناسیم پدیده‌ای فرهنگی است که محصول تمدن ماست. می‌گوید در نهایت، کل اقتصاد، اقتصاد خیر و شر است. می‌خواهد نشان دهد که ریاضیات، الگوها، معادلات و آمار فقط گوشه کوچکی از اقتصاد است. از این رو در فصول مختلف کتاب، نویسنده اقتصاد را در افسانه‌ها، دین، الهیات، فلسفه و علم جستجو می‌کند. زدلاچک در فصل‌های کتاب به تفصیل می‌کوشد تا اثر افسانه‌ها، داستان‌ها، علوم، تجربه‌ها و فرهنگ‌ها را در یونان باستان، در مسیحیت و در قرون وسطی در حوزه اقتصاد نشان دهد. می‌پرسد چقدر از اقتصاد علم، چقدر آن افسانه و چقدر از آن ایمان است؟ کتاب می‌کوشد نشان دهد که اندیشه‌ی اقتصادی در جریان تاریخ همیشه به نحو معناداری تحت تاثیر جریان‌های فلسفی و دینی بوده و همیشه محتوایی اخلاقی داشته است، و بعد‌ها بیشتر در قرن بیستم اندیشه اقتصادی به خصوص تحت تاثیر جبرگرایی، فلسفه مکانیکی دکارت، عقل‌گرایی ریاضی و فایده‌گرایی فردگرایانه ساده شده قرار گرفته است. ظهور این عوامل تاثیرگذار، علم اقتصاد رآ بدان گونه که در متون درسی امروز می‌شناسیم، دگرگون کرد، و علم اقتصاد رآ پر از معادلات، نمودارها، اعداد، فرمول‌ها … پر از ریاضیات کرد. بی‌گمان ریاضیات زبان اصلی علم اقتصاد شده است. امروز پیداست که در میان علوم اجتماعی، علم اقتصاد بیشترین بهره رآ از ریاضیات برده است و اگر هم سرمشقی علمی داشته باشد، آن سرمشق فیزیک است. بویژه ظهور فن‌آوری جدید رایانه‌ای که با مقادیر حیرت انگیزی از داده ها کار می کند، اقتصاد رآ کاملا ریاضی وار کرده است‌. در علم اقتصاد اکنون از تاریخ، روانشناسی، فلسفه و یا رویکرد گسترده تر علوم اجتماعی چندان اثری نمی یابیم. کتاب می کوشد توضیح دهد که علم اقتصاد چگونه از رشته ای از فلسفه اخلاق به علمی عمدتاً ریاضی گونه رسید. مولف بر فرضیه بازارهای عقلایی می‌تازد و بر این عقیده خرده می‌گیرد که ” بازار عقلایی قابل اندازه‌گیری” است و این …

خلاصه این کتاب را در این‌جا می‌توانید بیابید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *